
برای موفقیت در زندگی به این ۶ مورد نه بگویید
همه ی ما می خواهیم خود را موفق ببینیم در نتیجه چنانچه مایل هستید در زندگی موفق شوید تا انتهای مقاله ی برای موفقیت در زندگی به این ۶ مورد نه بگویید با ما همراه باشید و مقاله را تا انتها مطالعه نمایید .
برای موفقیت در زندگی به این ۶ مورد نه بگویید : همه ما میخواهیم خودمان را موفق ببینیم. اما حقیقت ناراحت کننده این است که استعدادهای بیهوده و فرصتهای از دست رفته در جهان رایج هستند. حتی ناراحتکنندهتر این است که اغلب مواقع ما خودمان هستیم که راه خودمان را مسدود میکنیم.
خبر خوب (و شاید بد) این است که این بستگی به شما دارد. پس اگر واقعا میخواهید در زندگی موفق شوید، شروع کنید برای موفقیت در زندگی به این ۶ مورد نه بگویید .
۱. تقاضاهای غیر منطقی در زمان و انرژی شما
به این صورت به آن نگاه کنید: هر چیزی که در زندگی به آن رضایت میدهید، نیازمند این است که به چیزی دیگر خیر بگویید. چرا؟ زیرا با وجود اینکه هر کسی چه بگوید، نمیتوانید همه چیز را داشته باشید.
ما تنها مقدار محدودی ساعت در روز داریم. ما تنها یک نفر هستیم و وقتی سعی میکنیم انرژی خود را به صورت بیش از حد پخش کنیم، در حال رسیدن به خستگی شدید هستیم.
واقعیت این است که زندگی واقعا در مورد اولویتها است. این بدان معناست که به جای تلاش برای فشردن کارها بیشتر و بیشتر، ما باید انتخابی دقیق داشته باشیم. اگر میخواهیم موفق شویم، باید انرژی خود را بر روی آنچه بیشترین اهمیت را دارد متمرکز کنیم.
این اغلب به معنای واگذاری از چیزهایی است که برای شما اهمیت چندانی ندارند. این ممکن است فعالیتها، برنامههای خاص یا حتی افرادی شامل شود.
حالا، چه چیزی را در زندگیتان بیشتر از همه میخواهید؟ در اینجا باید بیشترین انرژی خود را قرار دهید.
اگر متوجه شدید که به دلیل پر بودن تقویمتان با هزار و یک مسائل کم اهمیت، این مورد را به زمینه قرار دادهاید، زمان آن رسیده است که تغییراتی ایجاد کنید.
با عبارت یکی از ثروتمندترین افراد جهان، وارن بافت: تفاوت میان افراد موفق و افراد واقعا موفق این است که افراد واقعا موفق تقریبا به همه چیز خیر میگویند.
- اگر به شما پیشنهاد شود که به هیئت مدیره مدرسه کودکتان بپیوندید و وقت یا علاقه کافی ندارید، خیر بگویید.
- اگر به شما پیشنهاد دعوت به بیرون برای نوشیدنی با دوستان داده شود اما شما ترجیح میدهید در خانه بمانید و استراحت کنید، خیر بگویید.
- اگر به شما دعوت به ارسال درخواست برای یک شغل داده شود که به نظر شما مناسب نیست، خیر بگویید.
- به اندازهای راحت با گفتن خیر شوید که تبدیل به یک عادت شود که نیازهای خودتان را در اولویت قرار دهید.
۲. انتظارات دیگران
این ایده قرار دادن خودمان در اولویت ابتدایی ممکن است به نظر خودخواهی بیاید.ممکن است احساس کنید که شما صرفاً محترمانه عمل میکنید، اما اگر مراقب نباشید، ممکن است به جای خودتان، زندگی خود را برای دیگران بسیاری از مواقع بسیار بزرگ کنید. من میدانم که تا حدی مهم است که والدین، همقدمان و جامعه در مورد شما چه فکر میکنند.
اما نکته مهم این است:این زندگی شماست و شما باید تصمیم بگیرید که چگونه آن را زندگی کنید.
از بار انتظارات خود را رها کردن همیشه آسان نیست. اما باید به اندازه کافی به خودمان اعتماد کنیم تا پشتیبان خود باشیم.اجازه ندهید نظرات و منفینگری دیگران شما را متوقف کند. بعضیوقتها متوجه میشویم که صدای منفیترین نظر از درون خودمان میآید.
۳. صدای کوچک در ذهن شما که میگوید منتظر زمان بهتری باشید
متاسفانه باید بگویم که آن صدا دوست شما نیست. آن صدا ترس است و این افکار را به شما میگوید تا شما در وضعیت کنونی بمانید.هدفش نیکو است. او معتقد است که وقتی اتفاقات تغییر نمیکند، شما در امان تر هستید. در واقع، تغییر ترسناک است چرا که با خودش ناشناختهها را میآورد.
اما همچنین دارد تلاش میکند تا شما را به تفکر این که یک روزی شما به تمام چیزهایی که میخواهید انجام دهید، بیندازد.به طور پنهانی، این منتقد داخلی منفی میداند که همیشه به تعویق انداخته خواهد شد.اینجا حقیقت ناراحت کننده در مورد شروع کردن به برنامههایمان وجود دارد: ما هرگز کاملاً آماده احساس نمیکنیم. همیشه کمی ترسناک خواهد بود.
فقط سعی کنید این اضطراب را به عنوان هیجان تعبیر کنید. جالب است که بدن تفاوتی بین این دو احساس نمیتواند بگذارد.ما باید یک دیدگاه رشدی به خود دهیم که باور دارد هر چیزی که نمیدانیم، ما قادر به یادگیری آن در طول راه هستیم.ما باید به نگرانیهای منفیی که بدون شک در طول راه به وجود میآید، مراقبت کنیم و یک رویکرد مثبت پرورش دهیم.مگر اینکه متوجه شویم که زمان حال است، تا زمانی که منتظر میمانیم، هیچ وقت شروع نخواهیم کرد.باور به آن صدا که به شما میگوید الان نه، شاید بعداً تنها منجر به تاکتیکهای تعویقی میشود، همانطور که بعداً میبینیم.
۴. احساس سرزنش و تعویق شما را شکست می دهد
موفقیت در هر چیزی یک فرایند است. اما از جایی که ما ایستادهایم، اغلب میتواند شبیه به یک معجزه بزرگ به نظر برسد.ما به اطراف خود نگاه میکنیم که الان کجا هستیم، سپس به دنبال آن هستیم که کجا باید باشیم. این سفر میان دو نقطه میتواند به طور ناگهانی غیرقابل پیش بینی به نظر برسد.
بنابراین طبیعی است که ما تردید داشته باشیم که شروع کنیم.در این موقعیت، احساس سرزنش میتواند منجر به تعویل شود.اما تقسیم کارها به قطعات کوچک (هم ذهنی و هم عملی) میتواند تمام تفاوت را ایجاد کند.ما نیاز نداریم همه چیز را همزمان انجام دهیم، ما آن را یک قدم در هر مرحله انجام میدهیم.
خود را نسبت به آینده زیاد پیش ببرید، تمرکز خود را بر روی حال حاضر نگه دارید و بپرسید که چه چیزی نخستین کاری است که باید انجام دهید. سپس میتوانید در مورد مرحله بعدی کوچک فکر کنید.سعی کنید با بهرهبرداری از کنجکاوی خود، فشار را کم کنید. آرزوهای خود را به عنوان چیزی بازیگوش ترتیب دهید که میتوانید بیشتر بررسی کنید، به جای یک باره.به خودتان قول دهید که امتحان کنید و فقط ببینید که مقصد کجا خواهد بود. زیرا اگر میخواهید زندگی یک ماجراجویی باشد، این به معنای ترک منطقه راحتی شماست.
۵. مسیری که کمترین مقاومت را ایجاد میکند
بگذارید واضح باشم، من کاملاً با پیشروی با جریان در زندگی موافق هستم.من فکر نمیکنم که موفقیت به معنای مقاومت باشد. در واقع، پذیرش و قابلیت سازگاری بسیار مهم برای دستیابی به هر چیزی هستند.اما ما نمیتوانیم تمامی مشکلات را دور بزنیم. میبایست یاد بگیریم به صدر راه با آنها روبرو شویم.اگر به دنبال زندگی آسان هستید، ممکن است ببینید که بخش زیادی از ثروتی که دارد ارائه میدهد را از دست میدهید.
از این دیدگاه به موضوع نگاه کنید:آنها میگویند بهتر است عاشق شد و از دست داده شد تا هیچوقت عاشق نشد، درست است، درست نیست؟ این به دلیل این است که علیرغم درد و غمی که وقتی چیزی را از دست میدهیم تجربه میکنیم، حداقل گرمای اتصال واقعی را تجربه کردهایم.این تضاد تجارتی است.بازی ایمن به معنای از دست دادن موارد است.بعضی اوقات باید به اندازه کافی شجاع باشیم تا بهترین مسیر را برای خودمان انتخاب کنیم و این همیشه سادهترین مسیر نیست.اما خیلی سریع عجله نکنید، مراقب باشید که به طور کامل به مسیر اشتباه پریدن نروید..
۶.به ظاهر ارزشمند
به نظر شما موفقیت چگونه به نمایش درآمده و چگونه احساس میشود؟این سوالات بنیادی هستند که باید پیش از شروع به تعقیب هدفها و آرزوهای خود از خود بپرسیم.یک تعریف یکتا از موفقیت وجود ندارد و شما نباید از ایدههای دیگران در مورد موفقیت برای شکلدهی به خودتان استفاده کنید.
من در زندگی موفقیت میبینم زیرا در رابطه با کسی که دوستش دارم و ارزشش را میدانم هستم، خانهای راحت دارم که در آن احساس امنیت میکنم و میتوانم کاری انجام دهم که برایم معنی دار است.بدون هیچ گونه دغدغه و به صدا در میآید — من واقعاً حس نمیکنم که نیاز به میلیونها دلار در بانک یا تحسین و تقدیر مداوم داشته باشم تا حس کنم که کسی هستم.
این بدین معنا نیست که پول یا شهرت هیچ مشکلی ندارند. این فقط برای این است که من ارزشهای خود را میشناسم و توانستم دیدگاه شخصی خود از موفقیت را با آنها هماهنگ کنم.مگر اینکه این کار را انجام دهید، ممکن است متوجه شوید که هر چیزی که دستیابی به آن میکنید، خالی از معناست.زیرا ما ممکن است به طور غلط باور کنیم که برخی از اندازهگیرهای بیرونی از موفقیت، مانند قدرت، وضعیت، شهرت، ثروت و غیره، همه چیز هستند.اما مگر اینکه با اساس ارزشهای اصلی خود همراه شوند، احتمالاً به شما رضایت دائمی که امیدوار بودید، نمیآورند.
کلام انتهایی
در نهایت، موفقیت نهایی به انطباق با ارزشها و اهداف شخصی ما برمیگردد. این به این معناست که تعریف موفقیت برای هر فرد متفاوت است و نباید از تعریف دیگران برای شکلدهی به آن استفاده کنیم. برای دستیابی به موفقیت حقیقی، باید ارتباط عمیق با ارزشها و اهداف خود برقرار کنیم و تلاش کنیم که مسیر زندگی خود را با این ارزشها هماهنگ کنیم. این به معنای این است که میتوانیم موفقیت را با تجربه رضایت دائمی و ارتباط عمیق با زندگی و اهداف خود تجربه کنیم.
دیدگاهی ثبت نشده است