بهترین راه برای کاهش استرس
برای کاهش استرس، بهترین راهها شامل تمرینات تنفسی عمیق، مدیتیشن منظم، و ورزش منظم هستند. این روشها بهطور مشهود به کاهش سطح استرس، افزایش آرامش و بهبود کیفیت زندگی کمک میکنند. برای اطلاعات بیشتر، مقاله را مطالعه فرمایید.
همه ما در زندگی به دنبال آرامش هستیم.حتی آنهایی از ما که بزرگترین اهداف و بلندپروازیها را دارند، فقط به دنبال رضایت و آرامش هستند. اصلیترین چیزی که ما را متمایز میکند این است که برخی از ما برای احساس رضایت به زندگی بیشتری نیاز داریم. برخی از ما می خواهیم رئیس جمهور بعدی باشیم و برخی از ما فقط می خواهیم در خانه با خانواده خود بنشینیم. یافتن رضایت واقعی ممکن است سخت باشد، اما اگر به دنبال آنها باشید نشانه ها وجود دارند. شما فقط باید بدانید که رضایت در واقع چگونه به نظر می رسد.
بنابراین، در حالی که من به هیچ وجه قانعترین فرد دنیا نیستم، اما کارهای زیادی روی خودم انجام دادهام و به اندازه کافی یاد گرفتهام که چند نکته و ترفند را با شما به اشتراک بگذارم. بیایید نگاهی به ۱۱ نشانه ای بیندازیم که نشان می دهد شما واقعاً از زندگی خود راضی هستید.
بهترین راه برای کاهش استرس
۱) لبخند زدن
احتمالاً عبارت «صورت عوضی در حال استراحت» را شنیدهاید که به طور پیشفرض وقتی بداخلاق به نظر میرسید به آن اشاره میشود. چیزی که ممکن است متوجه نشوید این است که اغلب برعکس این موضوع صادق است، بنابراین اگر فردی راضی هستید، احتمالاً زمان زیادی را صرف لبخند زدن میکنید، چه قصد انجام این کار را داشته باشید یا نه. زمانی که در وسایل حمل و نقل عمومی نشسته اید یا بیهوده رویاپردازی می کنید، به طور طبیعی برای شما اتفاق می افتد.نکته خنده دار در مورد لبخند زدن این است که شواهدی وجود دارد که نشان می دهد این لبخند ما را شادتر می کند. این به یک پیشگویی خودشکوفایی تبدیل میشود که در آن هر چه بیشتر لبخند بزنیم، شادتر میشویم – و هر چه شادتر شویم، بیشتر لبخند میزنیم. و بنابراین همانطور که می بینید، اگر کسی زیاد می خندد، این احتمال وجود دارد که از زندگی خود احساس رضایت کند.
۲) ایجاد لحظه های شاد
خنده مانند لبخند زدن با استروئید است، بنابراین اگر زیاد می خندید احتمالا از زندگی لذت می برید.بخش بزرگی از فرهنگ ما این است که دوست داریم به چیزهایی بخندیم. این به ویژه برای چیزهای تاریک زندگی صادق است. ضرب المثلی وجود دارد که وقتی اتفاق بدی را که اتفاق افتاده مسخره میکنیم از آن استفاده میکنیم: «خب، باید بخندی».
توانایی خندیدن به چیزها، چه مثبت یا منفی، به شما کمک می کند تا آنچه را که در زندگی تان می گذرد پردازش کنید و اطمینان حاصل کنید که می توانید با لبخند از هر چیزی که به سراغتان می آید استقبال کنید.
ما قبلاً در مورد علم پشت لبخند صحبت کرده ایم، که نشان می دهد عمل لبخند زدن در واقع می تواند ما را شادتر کند. خنده قدرتهای مشابهی دارد، به همین دلیل هزاران باشگاه و گروه در سراسر جهان وجود دارد که به یوگای خنده اختصاص دارند.
۳) مثبت اندیش بودن
تجربیات ما در زندگی معمولاً در دیدگاه ما منعکس می شود. به عبارت دیگر، اگر با زندگی دست و پنجه نرم می کنیم، آنقدر که اگر زندگی را آسان بدانیم، مثبت نخواهیم بود.
این به این معنی است که اگر عموماً فردی مثبت اندیش هستید، این احتمال وجود دارد که در موقعیت خوبی در زندگی باشید. شما با عینک رز به دنیا نگاه می کنید، زیرا خود دنیا برای شما خوب بوده است.
البته، برخی افراد صرفاً افرادی هستند که "نیمه خالی لیوان" هستند و من خودم را یکی از آنها می دانم. وقتی تحت فشار قرار میگیرم، خود را یک واقعگرا بدبین میدانم، اما ممکن است به این دلیل باشد که من واقعاً از زندگی راضی نیستم. این فقط چیزی است که من روی آن کار می کنم.
و بنابراین، اگر مطمئن نیستید که زندگی شما چگونه پیش می رود، مدتی را صرف نگاه کردن به درون خود کنید تا ببینید مثبت، خنثی یا منفی نگر هستید.
۴) اهمیت ندادن به نظرات دیگران
این یکی از مواردی است که باید مراقب آن باشید، زیرا دلایل مختلفی وجود دارد که چرا مردم به نظرات دیگران اهمیت نمی دهند.
به عنوان مثال، من افرادی را می شناسم که برایشان مهم نیست که دیگران چه فکری می کنند، زیرا آنها خودشیفته هستند و فکر می کنند که تنها نظرشان مهم است. اما من افرادی را نیز می شناسم که به نظرات دیگران اهمیت نمی دهند زیرا از زندگی خود بسیار راضی هستند.
در نهایت، اگر میخواهیم شاد باشیم، بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که نظرات دیگران را کنار بگذاریم، زیرا اگر سعی کنیم همه را راضی کنیم، هیچکس را راضی نخواهیم کرد. اگر میخواهیم واقعاً راضی باشیم، به جای نگرانی در مورد دیگران، باید کاری را انجام دهیم که خودمان را خوشحال کند.
۵) سپاسگذاری برای داشته ها
این یکی در مورد آخرین نکته و یادآوری دیگری است که رضایت از درون می آید.
به عبارت دیگر، افرادی که به ثروت مادی و موقعیت (درک شده) وسواس دارند، همیشه ناخشنود خواهند بود زیرا به دنبال یک کمال غیرممکن هستند. وضعیت ممکن است از بین برود و پول فقط یک عدد در یک حساب بانکی است که می تواند به طور نامحدودی افزایش یابد. این یکی دیگر از مواردی است که من سعی می کنم برای خودم روی آن کار کنم، زیرا برایم راحت است که فریفته شوم و فکر کنم اگر می خواهم خوشحال باشم باید نویسنده پرفروش شوم. در عوض، باید بیشتر روی چیزهایی که دارم تمرکز کنم، مانند رابطه ای که در آن هستم و سلامت دوستان و خانواده ام.
من متوجه شدم که قدردانی مانند یک ماهیچه است و اگر میخواهیم در آن بهتر شویم باید آن را تمرین کنیم.
۶) رضایت داشتن از تنهایی
بعضی ها را که می شناسم آنقدر از تنهایی می ترسند که هر شب را در میخانه می گذرانند و تا ساعت تعطیل می مانند. همانطور که می توانید تصور کنید، این دقیقاً منجر به ایجاد عادات مثبت نمی شود.
اما افرادی که از تنها بودن کاملاً خوشحال هستند، معمولاً کسانی هستند که بهترین عملکرد را در زندگی دارند. در واقع، میتوانید استدلال کنید که این نمونه دیگری از رضایت از درون است، زیرا نیازی به رضایت افراد اطرافتان ندارید.
اساساً رضایت همین است. این زمانی است که از وضعیت خود راضی هستید، در پوست خود راحت هستید و نیازی به کالاهای فیزیکی بیشتر ندارید. همچنین نشان می دهد که هر کسی می تواند راضی باشد، تا زمانی که نیازهای اولیه انسانی خود را برآورده کند. البته ممکن است شما فقط یک درونگرا باشید.
۷) هدف گذاری روی کارها
آنها می گویند که اگر شغلی را که دوست دارید انجام دهید، هرگز در زندگی خود یک روز کار نخواهید کرد.
متأسفانه، اکثریت قریب به اتفاق مردم به اندازه کافی خوش شانس نیستند که شغلی داشته باشند که به زندگی آنها معنایی بدهد، در عوض فقط به سر کار می روند زیرا به پول نیاز دارند. این به آنها کمک می کند تا از پس آن برآیند، اما برای رضایت کار چندانی انجام نمی دهد.
با این حال، اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید که شغلی را که دوست دارید انجام دهید - یا حتی فقط احساس کنید که به هدفی خدمت می کنید - این احتمال وجود دارد که احساس رضایت زیادی داشته باشید. به یاد داشته باشید که ما مقدار زیادی از زمان خود را در محل کار می گذرانیم، و بنابراین اگر احساس می کنیم که آن کار هدفی ندارد، تعجبی ندارد که در زندگی احساس رضایت نکنیم. و در حالی که گفتن آن آسان تر از انجام آن است، اگر در محل کار احساس رضایت نمی کنید، شاید زمان آن رسیده است که به دنبال شغل دیگری باشید.
۸) مقایسه نکردن خود با دیگران
ضربالمثلی وجود دارد که میگوید مقایسه دزد شادی است، و بنابراین احتمالاً میتوانید بگویید که با این به کجا میرویم.
چیزی که در مورد مقایسه وجود دارد این است که همیشه کسی وجود خواهد داشت که فکر می کنیم بهتر از ما کار می کند. اگر هدف شما نوازنده شدن است، همیشه نوازندگانی وجود خواهند داشت که از شما بهتر باشند. چه بخواهید معلم شوید، چه نویسنده یا یک فلزکار، همین امر صادق است.
با بیش از هشت میلیارد نفر دیگر روی این سیاره، مطمئناً کسی وجود خواهد داشت که در مورد چیزی که دوست دارید بهتر از شما کار کند. این برای شما دو گزینه باقی می گذارد: می توانید خودتان را با دیگران مقایسه کنید و به خاطر آن احساس ناراحتی کنید، یا می توانید این مقایسه ها را به طور کلی پشت سر بگذارید.اگر به دنبال رضایت هستید، می خواهید با انتخاب دوم بروید.
۹) ایجاد سرگرمی مورد علاقه
سرگرمیها میتوانند رضایت ما را به ارمغان بیاورند و به ما دلیل وجودی بدهند. با وجود آن، همه اینها را ندارند. آنها همچنین راهی برای برجسته کردن شخصیت خود در اختیار ما قرار می دهند. در مورد من، من یک نویسنده هستم و عاشق کتاب هستم، بنابراین یکی از سرگرمی های من مرور کتاب هایی است که می خوانم. دوست من دیو عاشق موسیقی است و به همین دلیل زمان زیادی را صرف ترول کردن در مغازه های خیریه می کند تا سعی کند آلبوم های جدیدی برای گوش دادن پیدا کند.
صادقانه بگویم، مهم نیست که سرگرمی های شما چیست، تا زمانی که آنها را داشته باشید. این چیز مهم است. البته، صرف داشتن سرگرمی ها به طور خودکار منجر به رضایت نمی شود. برخی از سرگرمیها حتی میتوانند بیش از ارزششان استرس ایجاد کنند. این به شما بستگی دارد که سعی کنید سرگرمی های مناسبی را پیدا کنید که باعث رضایت در زندگی شما می شود.
۱۰) خواب کافی و راحت
من احتمالاً بدترین کسی هستم که می توانم در مورد این موضوع صحبت کنم، زیرا من یک بی خوابی باتجربه و یک شب زنده داری هستم. بخشی از دلیلی که برای من سخت میخوابد این است که وقتی سرم به بالش برخورد میکند، همیشه چیزهای زیادی در ذهنم میگذرد. من همیشه احساس میکنم کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد، و این در کنار رضایت نیست.
افرادی که واقعاً راضی هستند، آرزو نخواهند کرد که ای کاش ساعات بیشتری در روز وجود داشته باشد یا در حال انجام کارهایی هستند که میخواهند انجام دهند. آنها از آنچه به دست آورده اند خوشحال خواهند شد و در نتیجه آن مانند یک نوزاد می خوابند.
۱۱) خودتان را به خاطر اشتباهاتتان ببخشید
خودبخشی مهارتی است که به سختی قابل تسلط است، اما اگر میخواهید با رضایت زندگی کنید، حیاتی است.
نقل قولی از جان لنون وجود دارد (که من همیشه به آن اشاره میکنم) که میگوید: «اشتباه فقط یک خطا است. وقتی نتوانید آن را اصلاح کنید، اشتباه می شود.» این یک نقل قول عالی است، اما می تواند با کمی اضافه کردن درباره اینکه چگونه اگر نتوانید خود را ببخشید، اشتباه باقی می ماند.
همه ما اشتباه می کنیم و هیچ ایرادی در آن وجود ندارد. ما باید به خاطر داشته باشیم که هر اشتباه فرصتی برای یادگیری برای ما فراهم می کند، و بنابراین سوال اصلی این است که آیا ما از آن فرصت استفاده خواهیم کرد یا خیر. و حتی اگر این کار را نکنیم، تا زمانی که اشتباهاتمان را قبول کنیم و خودمان را ببخشیم، واقعاً مهم نیست.
دیدگاهی ثبت نشده است